تکنسین فوریتهای پزشکی گرگان میگوید: صحنه تلخ و ناراحتکنندهای که من آن را فراموش نمیکنم دیدن بدن فرد مسنی بود که به دلیل بیمهری فرزندان؛ مورچهها درحالیکه زنده بود آن را میخوردند.
به گزارش گلستان ما - داود خاندوزی؛ بیست و ششم شهریور که بهعنوان «روز فوریتهای پزشکی و اورژانس» نامگذاری شده فرصت مغتنمی است تا از تلاشهای شبانهروزی همه عزیزان و تلاشگران عرصه فوریتهای پزشکی و بخشهای اورژانس بیمارستانها قدردانی کنیم و بیشتر با این حرفه آشنا شویم، در این راستا به سراغ یکی از تکنسینهای فوریتهای پزشکی استان رفتیم و با وی گفتگویی کردیم که از منظر میگذرانیم.
خودتان را معرفی کنید؟
مهدی ایرجی متولد ۱۳۵۶ هستم که از سال ۱۳۸۶ به عنوان تکنسین فوریتهای پزشکی در خدمت مرکز مدیریت حوادث استان گلستان هستم.
چه شد که این حرفه را برگزیدید؟
روزی که شروع به کار کردم و وقتی وارد پایگاههای امدادی شدم این حرفه و شغل ناخودآگاه من را به سمت حس انساندوستی و نو دوستی سوق داد و جذب این حرفه شدم.
در طی این مدت که در این حرفه فعالیت دارم به طور متوسط روزانه هشت مأموریت داشتیم که در محیط و شکلهای مختلف این مأموریتها اتفاق افتاده و از آن تجربیات خوبی را کسب کردم.
حس انساندوستی و کمک به دیگران در این حرفه باعث شده که بسیاری از مشکلات من و همکاران در زندگی آسان شود و آن را منشأ دعاهای مردم میدانیم.
شیرینترین خاطرهای که در این حرفه داشتید؟
شیرینترین خاطره که من دارم مربوط به سال ۱۳۸۷ بود که در شب عید کشیک بودیم و در آستانه سالتحویل قرار داشتیم و در گرگان و در محله «گرگان جدید» اعلام شد که مادر باردار دچار مشکل شد و من و همکارم باعجله به صحنه رسیدیم و دیدم مادر در حال زایمان است و تنها یک همراه داشت که مستأصل شده بود و ما وقتی به صحنه رسیدیم در تسهیل زایمان کمک کردیم مادر و بچه را صحیح و سالم به بیمارستان دزیانی منتقل کردیم و این اتفاق یکی از شیرینترین خاطرات من در این حرفه است.
تلخترین خاطرهای که در این حرفه داشتید برایمان بگویید؟
در این حرفه با حوادث و اتفاقات مختلفی سروکار داریم؛ ولی تلخترین خاطرهای که در ذهن من نقش بسته مربوط به فرد مسنی است که در گرگان به کما رفته بود.
من علاقه خاصی به افراد مسن دارم و اعتقاد دارم باید به سالمندان توجه ویژهای داشته باشیم، در یکی از محلات گرگان یک فرد کهنسالی حدود ۷۵ساله با کاهش سطح هوشیاری روبهرو شده بود و وقتی ما به صحنه رسیدیم دیدم فرزندان و اعضای خانواده به این فرد رسیدگی نکردند بهطوریکه این فرد دچار کما شده بود.
صحنه تلخ و ناراحتکنندهای را من در آنجا شاهد بودم و دیدم تمام بدن این مردم را درحالیکه زنده بود مورچهها فراگرفته و در حال خوردن آن هستند و این صحنه باعث شد که بر سر فرزندش که آنجا ایستاده بود نهیب بزنم و به آن بگویم که آیا از عوابق این کار و بیتوجهی به پدر نمیترسید و وی را برای اینکه خبر پدر خود را نگرفته بود شماتت کردم.
به دلیل حرفهای که دارید با چالشها و حوادث گوناگونی سروکار دارید، توصیه شما به مردم در حوادث چیست؟
ما دو مأموریت داریم یکی در مورد تصادفات و حوادث تروما و است که یا فرد تصادف میکند و یا براثر افتادگی و دیگر حوادث دچار جراحت و سوختگی میشود، درخواست ما این است که اگر فرد دچار شکستگی و تروما است درخواست ما این است که فقط و فقط شرایط را برای آسیبدیده تسهیل کنند و اقدام به جابهجایی بیمار نکنند.
گاهی جابهجایی غیراصولی باعث صدمات جبرانناپذیری به این بیماران میشود و درخواست ما این است که راه تنفس و شرایط را برای بیمار فراهم کنند تا گروههای امدادی به سر حادثه برسند و اقدام خودسرانهای نداشته باشند.
گاهی نیز مریضهایی که داخل خانه هستند دچار تشنج و فشار عصبی میشوند، بیشتر این افراد پرخطر بیماران قلبی هستند و یا بیماران فشارخون بالا دارند که احتمال همراه با درد قفسه سینه و درد منتشر پشت بیمار قلبی است و عرق سرد کرده، این بیماران را حرکت ندهد و نیمه نشسته و به سمت جلو نگهدارند و با اورژانس تماس بگیرند و بر اساس مشاوره پزشک عمل کنند.
در حرفه شما چه سختیهایی وجود دارد؟
فوریتهای پزشکی شغل پراسترس و پراضطرابی است و سختی خواست خود را دارد و نخستین کسانی هستیم که به بالین بیماران میرسیم و از نظر روحی و روانی باید فضا را برای بیمار فراهم کنیم و لذا نیاز است به تجهیزات ما توجه شود، آمبولانس باید فضای مناسب برای بیمار باشد و لوازم و تجهیزات ما نیز آماده به خدمت باشد.
نکته دیگر فشار اقتصادی که با آن روبهرو میشود نیاز است که مسئولان به این حرفه اهتمام بیشتری داشته باشند، همکاران ما گاهی ۱۲ گاهی تا ۲۴ ساعت مشغول فعالیت هستند و لذا فرصت اینکه شغل دومی را برگزینند ندارند و از نظر شرایط اقتصادی باید به آنها توجه شود تا جبران زحمات آنها باشد.
در استان حوادث بزرگ مثل سیل ۹۸ را تجربه کردیم چه توصیه به مردم یا مسئولان در این مسائل دارید؟
در حوادث بزرگ مثل سیلی که در استان اتفاق افتاد میطلبد از نهادهای مردمی هلالاحمر حمایت بیشتری شود.
آموزش بسیار حائز اهمیت است، باید تیمهای واکنش سریع داشته باشیم و میتوانیم از ظرفیت نیروهای نظامی با آموزشهای لازم استفاده کنیم و مردم عادی نیز باید در قالب تشکلها آموزشهای لازم را برای مقابله و برخورد در حوادث ببینند و از سویی دیگر آموزش از سوی صداوسیما نیز باید در دستور کار قرار گیرد.
در یکی از کشورهای پیشرفته گفته میشود کودکی بر اساس آموزشی که از صداوسیما برای کمک به بیمار قلبی دیده بود جان پدربزرگش را با ساکشن مواد در درون دهن بیمار از طریق جاروبرقی نجات میدهد و لذا آموزش کمکهای اولیه میتواند در حوادث تلفات را کاهش دهد.
انتهای خبر/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد